غیرت...
زیر باران اگر دختری را سوار کردید جای شماره به او امنیت بدهید
او را به مقصد مورد نظرش برسانید نه مقصود مورد نظرتان
در تاکسی،خودتان را به در بچسبانید نه به او...
[ بازدید : 786 ] [ امتیاز : 3 ] [ نظر شما : ]
ಠ_ಠ ای͠ــن͠ــج͠ــا ͠س͠ــر͠ز͠م͠ــی͠ــن ͠غ͠ــر͠ی͠ــب͠ــی ͠ا͠س͠ــتــــ ಠ_ಠ ...
صفحه اصلی | آرشیو مطالب | موبایل | تماس با من | قالب وبلاگ
زیر باران اگر دختری را سوار کردید جای شماره به او امنیت بدهید
او را به مقصد مورد نظرش برسانید نه مقصود مورد نظرتان
در تاکسی،خودتان را به در بچسبانید نه به او...
یکی دو بغض آنطرف تر
همانجا پشت کوچه شبگردی هایم
لحظه هایی را چال کرده ام
که قرار بود زندگی شان کنم …
از من این روزها
تنها غروری زخمی مانده
که از ترس خنجری نو
از هر نیشتری گریزان است ….
گاهـ ـی حجـ ـم ِ دلــــتنـگی هایـ ـم
آن قــَ ـــ ـدر زیـاد میشود
که دنیــــا
با تمام ِ وسعتش
برایـَم تنگ میشود ...
... دلتنــگـم...
هوای حوصله ام پر است
از ذرات آلوده ی غم
نسیم با تو بودن می خواهم
خسته می شوم از دلتنگی ها
و شاید چشمانم ببارد
دلم خواب می خواهد به بهانه ی آغوش تو…
امشب در آسمان غوغاست و فرشتگان بین زمین و آسمان در رفت و آمد و فضا،
آغشته به عطر بهشتی ، گلهای سرخ محمدی .
امشب زمین به آسمان چسبیده ، یکی شده ، همه جا غرق نور و صفاست و مرکز
نورازعرش به کعبه آمده و این خانه مرکز ارتعاش نور الهی شده و ملائک نیز به دور
کعبه در حال طواف .
ایـــــــــن روزهـــــــــا دوســـــــــتــــــــ داشتــــــــن
بــــــــه حـــــــراج گذاشــــــــــته شده اســـت
همـــــه بــــه همـــــ ، بـــــی بهــــــــانه
میـــگویـــــــند دوستــــت دارم
برای همـــــــــین اگـــــــر روزی
جـــــــایی
کســــــی
ازصمیم قلـب
گفتـــــــ دوستـــــــــت دارم
لــبــخند می زنیــــــم و می گوییــــــــم.
ممنــــون...
ممنون از سمیرای عزیز بابت ارسال این مطلب زیبا...
دوستت دارم هایم بوی تکرار گرفته اند و طعم ماندگی …
منی که لحظه لحظه زندگیم با تو عاشقی کردم …
وتمام عشقم را دروجودت رها …
میخواهم کمی نباشم .
خـــودتان را محکم بچسبید … قـــدر خودتان را بدانید … ارزان نـــفروشید خـــودتان را؛
به لَبخندی ، به حَرفی ، به نَقلی ، به هَدیه ای ، به اَندک توجهی …
بگذارید تلاش کند …
بگذارید برای به دست آوردنتان هـــزار راه را امتحان کند …
بگذارید قـــدرتان را بداند …
بگذارید بـــهایتان را بپردازد …
آدمها چیزهای مفت به دست آمده را مفت هم از دست می دهند!
گـــــــران باشید …
قــــــرن هاست
جستجوگـــر آدم هستــم
تا لــذت خـــوردن یک سیب ســرخ را
با او تجــربه کنــــــــــم
قرن هاست …
مشکل از مـــ ـــن نیست
نه مــــن
نه سیب ســرخ
نه شیــــطان
تـــــــ ـــــو نایاب شـــده ای آدم
بالاخره خنده های یک نفر باید چیزی را آب کند …
یا خنده های تو قند را
یا خنده های من غم را !
درد تنهایی کشیدن
مثلِ کشیدنِ خطهایِ رنگی روی کاغذِ سفید
شاهکاری میسازد به نامِ دیوانگی…!
و من این شاهکارِ را به قیمتِ همهٔ فصلهایِ قشنگِ زندگیم
خریده ام…
تو هر چه میخواهی مرا بخوان
دیوانه
خود خواه
بی احساس…….
نمیــــــــفروشــــــــــم..!
دلم برای کسی تنگ است که گمان میکردم …
می آید و می ماند …
و به تنهاییم پایان می دهد …
امد …
رفت …
و به زندگیم پایان داد …
آدم ها مثل کتابند برگرفته از مطالب جالب
از روی بعضی ها
باید مشق نوشت
از روی بعضی ها
باید جریمه نوشت
بعضی ها را
باید چند بار خواند تا معنی شان را فهمید …
و
بعضی ها را
باید نخوانده کنار گذاشت …
از تو برایم چه مانده؟
بغضی مهار نشدنی
و یک عکس سه در چهار …
دقایقی که ..
میخوام اعتراف کنم …
کم آوردم …
توئی که اسمت تقدیره،سرنوشته،قسمته …
هر چی که هست …
دست بردار از سرم …
فکر می کردم تنهایی یعنی …
من …
سکوت …
پنجره های خاک گرفته …
اتاق خالی از تو …
نمیدانستم سنگینی اش بیشتر می شود در ازدحام آدم ها!
به پایان رسیده ام اما نقطه نمی گذارم …
یک ویرگول میگذارم …
این هم امیدیست ، شاید که برگردی …
باز پنجره های ملکوت به بهانه ی دیگر گشوده شد
و چه عاشقانه می سراید : این الرجبیون ؟
چه خدای عاشقی...
که گناه می خرد و بهشت می فروشد و ناز بنده می کشد.
شب آرزوها و حلول ماه رجب مبارک باد...
آرزوی من ماندن اوست …
خدایا اگرآرزوی او رفتن من است …
آرزوی او را براورده کن …
من جز آرزوی او آرزویی ندارم … !!!
به هرکسی که می رسی ، می گوید :
آدم فقط یکبار عاشق می شود ..
دروغ است …
تو باور نکن …
مثلاً خود من ، هرروز ، دوباره ، عاشقت می شوم …